همه چیز مثل هیچ چیز!!!!


پاییزانه

شعر و ادبیات

افکاراتی هستند که به زبان نمی آیند... حتی به قلم هم نوشته نمی شوند. روزگاری بر ذهن تو می گذرد که واژگان عقیم می شوند از زایش لغات برای بیان احساسات لحظه های زندگی که در ذهنیت شکل می گیرد و هیچگاه جامه ی واقعیت نمی پوشد! مثل حس خوابی زیبا، که تو از تعریفش عاجزی، چرا که هیچ لغتی آن احساس زیبا را به انسان القا نمی کند که تو آن را در آن لحظه زندگی کردی و با تمام وجودت لمسش کردی! و هرگاه به این نقطه می رسی، حس می کنی، تا به امروز زندگی نکرده ای و فقط از دور به تماشای زندگی پرداخته ای و اکنون ها را درنمی یابی و در اکنون ها هیچ حسی نداری! و تازه می فهمی که تو تمام این مدت در ذهنت زندگی کرده ای و در واقعیت تو فقط زنده بودی و نفس کشیده ای!!!!

آسمان خراشهای افکارت بر هم می ریزند و تو حس می کنی لابه لای ذهنت له شده ای و اکنون....

تو فقط زنده ای! نه اینکه زندگی کنی!!!!

چیزی شبیه همه چیز در نهایت هیچی!!!!



نظرات شما عزیزان:

Mohsen
ساعت19:28---24 آذر 1391
موافقم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:40 توسط راضیه سادات پیام| |


Power By: LoxBlog.Com